**

برای نمایش تصاویر گالری کلیک کنید


 

 
 
**
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مجتمع

 تولیدی

 فرش

تک بافت


تاریخچه قالی بافی


 

 

روستائی است شهر مانند، با مساجدی کهن، که به ادعای روستائیان، یکی از آنها سابقا آتشکده بوده است. راهروهای زیرزمینی و حکایت‌هائی که از جمشید و خسرو انوشیروان و گبرها بر سر زبانهاست، خبر از گذشته‌ای دور و سوابق طولانی حیات اجتماعی در این مکان می‌دهد. می‌گویند نزدیک محلی بنام تختگاه (که فعلا مغازه نانوائی و بقالی است) زنجیری وجود داشته‌که یک سرش در زمین بوده و سر دیگرش به آسمان می‌رفته است. گناهکارانی که دست بر این زنجیر گرفته و بر بی‌گناهی خویش سوگند یاد کرده‌اند، بناگهان ناپدید شده‌اند و دیگر کسی نشانی از آنان نیافته است.

جمعیتی معادل هفت هزار نفر دارد که نزدیک به چهار هزار آن، به قالیبافی اشتغال دارند.

این روستا در پهنة کم عارضه کویری خشک در ده کیلومتری شمال کاشان، سر به بالین مسیلی نهاده است که در فصل بارندگی به سیلابهای تند و موقتی تن می‌شوید.

موقعیت هندسی نوش‌آباد که مرکز دهستان نوش آباد از بخش آن از توابع کاشان است با 10-34 عرض شمالی و 26-51 طول شرقی مشخص می‌شود و جز آران و بیدگل و کاشان همسایه نزدیکی ندارد.

خارج از نوش آباد جز سکوت سنگین کویر و ماتم زمین‌های محروم از کشت و غربت قناتهای خشک و نجوای تپه‌های شنی که هر ماه بیش از چند گام یارای رفتنشان نیست، پیامی وجود ندارد، حال آنکه درون خانه‌های ده و بخصوص درون اطاق‌های قالیبافی، پیام، پیام حرکت است و کوشش، تلاش خستگی‌ناپذیر و رفت و آمد و جنب‌وجوشی که از سحرگاهان تا دیری از شب گذشته، خاموش نمی‌گیرد.

موقعیت جغرافیایی نوش آباد

سابقة قالیبافی:

به درستی نمی‌توان گفت که هنر قالیبافی از کدام نقطه زمین آغاز شده است. ولی قدیمیترین قالیچه موجود که هم‌اکنون در موزة «آرمیتاژ» لنین گراد نگهداری می‌شود از حفاریهای شمال ترکستان در تابوت یکی از ساتراپهای هخامنشی بدست آمده است. در ایران نیز تایخچة دقیق قالیبافی را نمی‌توان تعیین کرد و همینقدر میتوان گفت‌وجود قالی بهارستان که شاهکار هنر و زینت‌بخش یکی از قصرهای شاهان ساسانی بوده است و شواهدی از این قبیل، خود مستلزم تجربه و مهارت فراوانی بوده که حصول آن جز در زمانی طولانی امکان‌پذیر نمی‌نماید.

بهر حال سابقة قالیبافی در ایران هر چند نامعلوم، ولی طولانی است و همزمان با بروز حوادث گوناگون تاریخی، فراز و نشیب فراوانی پیموده است. از این میان عصر نفوذ فرهنگ اسلامی و حکومت صفویان به عنوان دو دورة بازدارنده و حرکت‌دهنده، کاملا مشخص است. به موازات شور و شوقی که در عصر صفویه در زمینة هنرها و فنون پدیدار گشت، قالیبافی هم اشاعة فراوان یافت. کاشان که از پیش، در زمینه بافندگی با تجربیات ارزنده‌ای دست یافته بود و در این دوره تافته‌های مخملی و زری‌اش شهرت جهانی پیدا کرده بود فن قالیبافی را به اوج کمال رسانید. از این پس حوادث تاریخی نامطلوب و بخصوص حملة افغانها، هنر بافندگی را با رکود مواجه ساخت و ورود ماشین‌های نساجی کاشان، طومار کارگاه‌های دستی پارچه‌بافی را تقریباً در هم پیچید و ناگزیر همة تلاش هنرمندان کاشانی متوجه قالی شد. برخی از روستاهای اطراف کاشان، مثل نوش آباد، که از تجربیاتی در کار قالیبافی بهره‌ور بودند و به دلایل خاصی آمادگی پذیرش آن را به عنوان رکن اساسی معیشت داشتند نقش عمده‌ای در این زمینه برعهده گرفتند.

*   *   *

در مورد سابقة قالیبافی در نوش آباد، پیرمردی هشتاد ساله چنین می‌گوید:

شصت سال پیش از این یکی از اهالی نوش آباد از کاشان زنی گرفت که قالیبافی می‌دانست. این زن در نوش آباد اولین دستگاه قالیبافی را برپا کرد و بقیه رفته رفته از او تبعیت کردند.

سیمای عمومی نوش آباد

همانگونه که از محتوای این گفته برمی‌آید و قبلاً هم اشاره شد، دامنة قالیبافی از کاشان به نوش آباد کشیده شد، همچنانکه به بسیاری از روستاهای دیگر. منتهی زمینة مساعدی لازم بوده، تا راه ورود این فن هموار شود و از آنجا که این زمینه، در تمامی روستاهای اطراف کاشان فراهم نبوده، قالیبافی هم در همه‌جا، جز چند روستا اجازة توسعه نیافته است.

زمانی بیش از سی قنات که بسیاری از آنها به تبعیت از شیب کلی منطقه، از جنوب به شمال جریان داشته است یعنی از دامنه‌های کاشان آغاز می‌شده، از کاشان فعلی گذشته، اراضی کشاورزی اطراف نوش آباد را آبیاری می‌کرده است. لکن از زمان حفر چاههای عمیق، کاشان برای تأمین آب نوشیدنی و آب مصرف کارخانه‌های ریسندگی و بافندگی و نیز به علت مدفون شدن بسیاری از حلقه چاه‌های قنوات در زیر بخش‌های مسکونی تازه‌ساز کاشان، قسمت اعظم قنوات نوش آباد به خشکی گرائید و کشاورزی در این منطقه کویری و خشک با مشکلات بزرگتری مواجه شد. نزدیکی این روستا به کاشان و احداث کارخانجات ریسندگی و بافندگی و گسترش فعالیتهای اقتصادی و افزایش نیازهای مصرفی بخصوص در بخش مسکن و ایجاد مشاغل تازه در این شهر، نوش آبادیهای سرخورده از کشاورزی را به سوگ قنات‌های خشک شده نشسته بودند به کاشان کشید. تاجران قالی از این فرصت سود جستند و دستگاه‌های قالیبافی را به خانة نوش آبادی‌ها آوردند تا نه تنها مردان، بلکه زنان و کودکان را بکار بکشند. بهر طریق، امروز نوش آباد به قدری در امر قالیبافی پیش رفته است که میتوان آن را روستای قالیباف نامید.

قالیبافی نه تنها چرخ اقتصاد این روستا را بر محور خود به چرخش می‌آورد بلکه در شئون اجتماعی و اعتقادی مؤثر می‌افتد و روابط خاصی میان مردم این روستا و برخوردهای تازه‌ای را با اهالی کاشان مطرح می‌کند. اعتقادات و رسومی مرتبط با این صنعت ایجاد می‌گردد و مبادلات پولی و بانکی جدیدی اشاعه می‌یابد، حتی سبک ساختمان و موازین زندگی دگرگون می‌شود.

هم اکنون بیش از هزار و دویست و پنجاه دستگاه قالیبافی در نوش آباد وجود دارد که حدوداً چهار هزار نفر را    به قالیبافی واداشته است. همانطوری که بیان شد قالیها را برای شرکت سهامی فرش ایران، یا تجار کاشانی می‌بافته‌اند.

ولی رفته رفته وضع مالی مساعدی یافته، با قرض پول از بانکها و صرافان، برای خودشان قالی زده‌اند، به طوری که امروز به ندرت می‌توان کسی را یافت که برای تجار کاشان و یا شرکت سهامی فرش ایران قالی ببافد. تعداد معدودی هم که برای تجار قالی می‌بافند، ابتدا مواد اولیه مورد لزوم را دریافت داشتند، سپس قالی بافته شده را به کاشان نزد افراد متخصص می‌برند تا میزان مزد را با توجه به اندازة قالی و کار انجام شده تعیین نمایند.

بسیاری از افراد از بانکها وام می‌گیرند. اما از آنجا که اخذ وام برای همه مقدور نیست و غالباً توأم با دوندگی و دردسر فراوان است، بعضی دست به دامان صرافان می‌زنند و با بهرة بیست و پنج و گاهی چهل درصد پول قرض می‌کنند. صراف قبل از پرداخت پول بهرة آن را تا آخر مدت، از اصل پول کم می‌کند. با توجه به اجحاف صرافان و نفرتی که در شریعت اسلام نسبت به آنان ابراز شده است، همه مورد احتیاج و هم مورد بی‌مهری مردم نوش آباد هستند.[i] سابقاً نوش آبادی‌ها از بانک کشاورزی کاشان وام می‌گرفتند ولی از چند سال پیش کار بانک کشاورزی به بانک تعاون روستائی محول شد. عنوان وامها فرق می‌کرده است، گاه برای قنائی و گاه به کشاورزی یا دامداری اختصاص داشته که مبلغ آن هم به زحمت از بیست هزار ریال تجاوز می‌کرده است. اخیراً وام مخصوص جهت قالیبافی می‌پردازند. مشروط بر اینکه ابتدا میزان احتیاج و سپس اعتبار وامخواه از طرف بانک با مشورت انجمن ده ارزیابی شود. شرکت تعاونی روستائی نوش آباد هم به سهمدارانش وام می‌دهد. هر سهمی پنجاه ریال است و هر سهامدار می‌تواند پس از یک سال چهار برابر سهمش وام بگیرد. البته این شرکت هم مانند بانک تعاونی روستائی، شش درصد در سال بهره می‌گیرد و از همان ابتدا بهره‌اش را از اصل وام کم می‌کند، ضمناً در برابر هر هزار ریال وام، پنجاه ریال به عنوان سهم برمی‌دارد و بر سهام وام‌گیرنده می‌افزاید.

بسیاری از خانواده‌های نوش آباد در خانه دو دستگاه قالیبافی دارند، یکی برای خودشان و دیگری برای تجار یا شرکت فرش. قالیبافی مهم‌ترین مشغله‌ای است که بزرگ و کوچک، اعم از زن و مرد را به خود مشغول داشته است. رواج این فن موجب قطع مهاجرت‌های فصلی و دائمی نوش آبادی‌ها به خارج از ده شده است. توضیح اینکه از بیست سال پیش سیل مهاجرت به سوی کاشان و قم و تهران و سایر روستاهای مجاور آغاز شد. محله نوش آبادی‌ها در کاشان و نیز حضور بیش از دو هزار نوش آبادی در بی‌سیم نجف‌آباد «تهران» یادگاری از آن دوران است. تا هفت سال پیش، یک مهاجرت فصلی هم بین نوش آباد و تهران جریان داشت که کارگران نوش آباد را برای سبزیکاری و صیفی‌کاری و سایر فعالیت‌های کشاورزی به اطراف تهران می‌کشانید. هم اکنون به مدد قالیبافی جریان مهاجرت‌های موقتی و دائمی قطع شده و نوش آبادیها زندگی مرفهی یافته‌اند و در سطح درآمدشان افزایش چشم‌گیری حاصل شده است.

این مطلب ادامه دارد.....مدرک داشتن


+نوشته شده در چهارشنبه 92/3/1ساعت 4:43 عصرتوسط سید علی میراکبری | نظرات ( ) |