**

برای نمایش تصاویر گالری کلیک کنید


 

 
 
**
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مجتمع

 تولیدی

 فرش

تک بافت


قسمت سوم

 

 

قسمت سوم


نقشه و رنگ :

طرحی که در نوش‌آباد عمومیت یافته، ترنج و محراب Toranjo-Mehrab نامیده می‌شود. این طرح را اقتباسی از آثار نصرالله خان همدورة میرزا عباس صنیعی می‌دانند.[i]

ترنج که تقریباً بیضی شکل است، در وسط و محراب که یک چهارم از همان ترنج است در چهار گوشة قالی قرار میگیرد. و اینهمه را چند نوار باریک و پهن که حاشیه نام دارد محاصره می‌کند. زمینه‌ای که ترنج و محراب بر پهنة آن شکل گرفته، غالبا با رنگ قرمز مشخص می‌شود. لکن زمینة خود ترنج و محراب و حاشیه سورمه‌ای است. ترتیب رنگها از کنار به وسط، در محراب و ترنج یکی است، به بعبارت دیگر ترتیب رنگهای ترنج، به تبعیت از نقشه آن در محراب‌ها تکرار می‌شود. تصویر شماره پنج، یکی از متداولترین نقشه‌ای ترنج و محراب را نشان می‌دهد.

نقشه دیگری که به علت عدم تقاضای زیاد، از اهمیت چندانی هم برخوردار نیست، افشان نام دارد. این نقشه را اقتباسی از آثار میرزا عباس صنیعی معرفی می‌کنند، که کپیه‌اش از اصفهان به کاشان و از آنجا به نوش آباد آمده است.

حاشیه نقشه افشان با حاشیة نقشه ترنج و محراب فرقی ندارد، لکن به عوض ترنج و محراب، سرتاسر زمینه از گل و شاخه پوشیده شده است. زمینة نقشه‌های افشان غالباً گلی است. هر چند بوم یا زمینه‌این دو نقشه با هم متفاوت است ولی نقشة حاشیه در هر دو یکی است.

نقشة قالی را ابتدا روی کاغذهای شطرنجی مخصوصی که از شهر خریداری می‌شود رسم می‌کنند. هر نقطة روی کاغذ معرف یکی از ریشه‌هائی است که به دور «تار» دستگاه گره می‌خورد. برای سهولت کار حتی رنگ ریشه‌ها را هم روی نقشه تعیین می‌کنند.

همانطوری که از تصویر شماره شش پیداست، نقشه را در سه قسمت رسم می‌کند:

یکی از متداول‌ترین نقشه‌های ترنج و محراب که در نوش آباد بافته شده است

حاشیه باریک: که در تمام حاشیة باریک قالی تکرار می‌شود.

حاشیه پهن: که در تمام حاشیة پهن قالی تکرار می‌شود.

بوم: یک چهارم از قسمتی که در حاشیه محصور است و باید چهار بار در چهار طرف تکرار شود.

هر کدام از قسمت‌های مزبور را روی تابلوئی چوبین می‌چسبانند و به هنگام قالیبافی، پیش روی می‌گذارند زیرا دائماً می‌باید به آنها مراجعه کنند.

در گذشته نقشه را از کاشان تهیه می‌کردند، لکن از پنج سال پیش به این طرف نود درصد نقشه‌ها توسط یک جوان نوش آبادی و دو دستیارش که ضمن تحصیل نقشه‌کشی می‌کنند ترسیم می‌شود. رنگهائی که در ترسیم نقشه‌ها بکار میرود چهارده نوع است که برخی از آنها در گویش محلی واژه خاصی دارد این رنگ‌ها عبارتند از:

سفید .

شکری: که همان کرم است.

مله‌ای (Malleii) : رنگی است بین زرد و نارنجی که از مخلوط کردن نصف استکان رنگ زرد و چهار قطره سورمه‌ای بدست می‌آید، این رنگ را علاوه بر مله‌ای Malleii ، لکه به‌یی Lakke-beii هم می‌نامند.

شرح تصویر به ترتیب از راست به چپ

1: حاشیه باریک

2: حاشیه پهن

3: بوم

4-سبز کم رنگ

5-سبز پر رنگ

6-دارچینی

7-سوخته: که همان قهوه‌ای است.

8-آبی کم رنگ

9-آبی پر رنگ

10-دوغی: صورتی پر رنگ

11- چهره‌ای: صورتی کم رنگ

12- سورمه‌ای

13-گلی

14- طلائی

ارقام زیر، چند نمونه از اجرتی است که در این روستا برای ترسیم نقشه دریافت می‌شود.

اجرت نقشه قالی افشان (یک ذرع × یک ذرع و نیم) هشتصد ریال.

اجرت نقشة قالی ترنج و محراب (یک ذرع × یک ذرع و نیم) هفتصد ریال.

اجرت نقشه قالی افشان (چهار ذرع × شش ذرع) شش هزار ریال.

اجرت نقشة قالی - ترنج و محراب (چهار ذرع × شش ذرع) پنج هزار و سیصد ریال.

به ندرت دیده می‌شود نقشه کش‌روستا نقشه‌هایی را کرایه دهد، اما وقتی پای مساجد و بناهای متبرکه در میان باشد حتی اجرت هم نمی‌پذیرد.

*   *   *

قالیبافان، گاه نقشه را به اشتراک می‌خرند. در بسیاری موارد صاحبان نقشه، آن را به دیگر قالیبافان کرایه می‌دهند و ندرتاً هم به امانت در اختیار همسایگان و آشنایان می‌گذارند. امانت گرفتن و کرایه کردن نقشه و یا مشارکت در خرید آن به نوبة خود باب روابط تازه‌ای را میان قالیبافان می‌گشاید و در این رهگذر آنها را به همکاری و اشتراک مساعی در سایر مسائل اجتماعی، می‌کشاند. نه تنها در این مورد خاص بلکه در بسیاری موارد به روابط و تماسهایی برمی‌خوریم که از فعالیتهای مربوط به قالیبافی نشأت می‌گیرد. بسیار اتفاق می‌افتد که بافنده‌ای مهلت بافتن قالی‌اش به سر آمده در حالی که هنوز کار بافتن قالی را به پایان نرسانده است، در این صورت همکاران و همسایگان به کمکش می‌شتابند. پائین کشیدن قالی، یعنی کندن قالی بافته شده از دستگاه، از عهدة یکی دو نفر ساخته نیست، بلکه کار جمعی را ایجاب می‌کند و لذا موجب تماس روستائیان با یکدیگر و استحکام روابط اجتماعی و مبانی دوستی میان آنان می‌شود. در نصب دستگاه‌های قالیبافی نیز، این چنین مواردی مصداق پیدا می‌کند.

بدین گونه است که به یمن ایجاد روابط و برخوردهای میان قالیبافان، تار و پود قشر تازه‌ای متفاوت از قشرهای قدیمی و اصیل این روستا بافته می‌شود که تحت عنوان «قشر قالیباف» خود را با همه خصائص اقتصادی و اجتماعی و اعتقادی‌اش در هیأتی خاص تعیین می‌بخشد.

*   *   *

رنگرزی:

قالیبافان به ندرت از بقچه‌های پشم رنگی استفاده می‌کنند، بلکه غالبا پشم ساده می‌خرند و در خود نوش آباد رنگ می‌کنند. برای رنگ کردن هر بقچه پشم، چهار صد ریال و هر بقچه کاموا، نهصد ریال اجرت می‌پردازند. پود را سابقا روی بقچه‌های پشم حساب می‌کرده، بابت آنها پولی نمی‌پرداختند ولی اخیراً برای پود هم (که همیشه رنگش آبی است) وجه مختصری می‌پردازند. رنگرز پیرمردی هفتاد و پنج ساله است بنام حاج عباسقلی چاوشیان. سابقاً چاوش بوده است. چاوشی را از پدرانش به ارث برده و این ارثیه به فرزندانش هم رسیده است. پسران بزرگش فقط در مواقع ضروری به چاوشی و مداحی می‌پردازند و بقیة اوقات در کارگاه پدر به رنگرزی مشغول‌اند. پیرمرد رنگرز، استادی ورزیده است و کارش نیز آنقدر پر ارزش که نه تنها خود اهالی نوش آباد، بلکه از روستاهای مجاور و بخصوص از آران و بیدگل به سراغش می‌آیند. چندین رنگ از عناصر طبیعت بدست آورده که به ادعای خودش نبوغ و ابتکار شخص وی بوده است. مثل رنگ خاکی از ترکیب پوست گردو، پوست انار و روناس یا رنگ کرم از امتزاج هلیلة سیاه و زنگوله گلجه Golje (بوته‌ای بومی در نوش آباد با همین نام).

در ساختن رنگ مهارتی کامل دارد و می‌گوید «ساختن رنگ اصیل و ثابت بواسطة زحمت طاقت‌فرسایش گران تمام می‌شود و غالبا مشتریان حاضر نیستند مبلغ گزافی، بابت این گونه رنگهای طبیعی، که بعضی از آنها مثل «کرم هلیله‌ای» فقط پس از گذشت سالیان دراز، اصالتشان به ثبوت می‌رسد، بپردازند. بدین ترتیب رنگهای شیمیائی و غیر ثابت، به سرعت جایگزین رنگهای طبیعی و اصیل ایرانی می‌شود و این مساله به ارزش پرسابقة قالی‌های ایران لطمه خواهد زد»[i] همین رنگرز مدعی است که برای بافتن یک قالی نقیس و با نقش ملک فیصل و همسرش که توسط قالیباف مشهوری بنام آقا رضا زرینه در مشهد بافته شده، در حدود نود رنگ ساخته است.[ii]

فن رنگرزی:

ابتدا کلافهای پشم را از هم باز می‌کنند و با آب نیم گرم (به گویش محلی مولول Mulul) می‌شویند، آنگاه کلافها را داخل ظرف پر از آب بزرگی بنام پاتیل Patil که روی کوره‌ای نصب شده، می‌ریزند و رنگ مربوطه را به آن اضافه می‌کنند. برخی رنگها باید جوش بخورد مثل گلی، سورمه‌ای، لاکی قهوه‌ای، طلائی و سبز. برخی هم احتیاج به جوش خوردن ندارد و فقط آب را به میزانی گرم می‌کنند که داغ شود، مثل رنگهای آبی کم رنگ و پر رنگ، بعضی رنگها که در نوش آباد مورد استفاده قرار می‌گیرد طبیعی است و بعضی شیمیائی، برخی دیگر هم مخلوط است، یعنی با افزودن مواد شیمیائی به رنگ طبیعی بر میزان ثبوت آن می‌افزایند.

رنگ‌های طبیعی که در نوش آباد مورد استفاده قرار می‌گیرد عبارتست از:

رنگ سبز که امتزاجی است از، برگ مو، زاج سفید (به گویش محلی زاغ سفید)، نیل.

رنگ خاکی که امتزاجی است از، پوست گردو، پوست انار، روناس.

رنگ کرم که امتزاجی است از، هلیلة سیاه، زنگوله گلجه.

رنگ قهوه‌ای که امتزاجی است از، پوست انار، روناس، زاج سیاه.

رنگ طلائی که امتزاجی است از، برگ مو، زاج سفید، روناس.

رنگ قله‌ای که امتزاجی است از، برگ مو، زاج سفید، روناس و نیل.

رنگ دوغی و چهره‌ای که امتزاجی است از، ماست، روناس، زاج سفید.

اصولا رنگرزی از جهتی بسیار فنی و محتاج دقت ذهنی است و از سویی فعالیت شدید جسمی طلب می‌کند. یعنی یک رنگرز در جایی می‌باید با کمال دقت دست بامتزاج رنگها بزند و یا میزان حرارت لازم برای هر رنگ و متناسب با انواع مختلف پشم را تعیین کند و در جایی دیگر لازم است ساعت‌های متمادی در برابر حرارت و بخار کوره بایستد و کلافهای پشم را زیر و رو کند. بهر طریق عمل آوردن رنگ، به خصوص طبیعی، کاری است بسیار فنی که تجربه و مهارت و زحمت فراوان می‌طلبد، به عنوان نمونه به شرح کوتاهی از طریقه درست کردن رنگ دوغی و چهره‌ای می‌پردازیم:

در آغاز کلافهای پشم را در محلول زاج سفید می‌جوشانند و شب تا صبح آنرا به حال خود رها می‌کنند، آنگاه در آب روان می‌شویند و گاه‌گاه می‌چشند تا زمانی که مزه ترشیدگی از آن احساس کنند، در این هنگام دست از شستشو برمی‌دارند. سپس محلولی از ماست و روناس درست می‌کنند (به ازای هر شش کیلو پشم، هجده کیلو ماست و چهار کیلو و نیم روناس). کلافهای پشم در این محلول دو سه روزی می‌ماند و آنگاه شسته می‌شود، دو سه ساعتی هم به همان حال در آب می‌ماند و سپس کلافها را بیرون آورده، خشک می‌کنند. در تمام این مرحل مراقبت فراوان لازم است تا هر مرحله‌ای، دقیقا زمان لازم را بگذراند و هر محلولی، کیفیتی متناسب با نوع رنگ و زمان و مقدار پشم داشته باشد. کوچکترین سهل‌انگاری نتیجه نامطلوب ببار می‌آورد.

بغیر از رنگهای طبیعی مذکور، بقیة رنگها با مواد شیمیائی ساخته می‌شود. به کمک سولفات دوسود و گرد هیدروسولفید، بر میزان ثبوت برخی رنگهای طبیعی می‌افزایند. این رنگها عبارتند از: سورمه‌ای، آبی، سبز، خاکی، تیرمه‌ای، دودی، ساقه چناری، (سبز سیر مثل رنگ شاقه گیاه). هر کدام از رنگهای طبیعی و شیمیائی به چندین رنگ تقسیم می‌شوند که از نظر روشنی و تیرگی با هم اختلاف دارند.

این مطلب ادامه دارد.....مدرک داشتن

 


+نوشته شده در چهارشنبه 92/3/1ساعت 4:42 عصرتوسط سید علی میراکبری | نظرات ( ) |